پارمین جان تا این لحظه 10 سال و 4 ماه و 25 روز سن دارد
سلام دختر نازم سال نو مبارک انشاالله همیشه رندگیت مثل بهار پرطروات باشه.
امسال عید با هر سال فرق میکرد چون پارمین هم با ما بود.
طفلکی خیلی اذیت میشد عید دیدنی میرفتیم ار شلوغی بدش میومد خونه خودمون رو دوست داره فدات بشم.
مامانی خوابت میزون شده دیگه مثل اولها منو اذیت نمیکنی خیلی بانمک شدی خنده هات صداهایی که از خوئت درمیاری مکیدن دستات و....
خدایا صد هزار مرتبه شکر که این فرشته کوچولو رو به ما دادی .
سلام دختر کوچولوی من میدونم دیر اومدم ولی باور کن سرم خیلی شلوغ بود.
آخرین باری که بیمارستان پیش خانم دکتر رضایی رفتم خانم دکتر گفت چون نی نی ماشاالله درشته باید زودتر زایمان کنم یعنی آغاز هفته 38 و روز 24/9/92 منتها من باید یک روز زودتر بستری میشدم تا تحت نظر باشم یک حس دوگانه داشتم از یکظرف خوشحال چون تو داشتی بدنیا میومدی از یکطرف ترس از مسئولیت جدید و ترس از زایمان.
روز 23/9/92 ساعت 9 بهمراه بابا محمد و مامان زیبا راهی بیمارستان دادگستری شدیم، همه رفتن و من تنها موندم چه شب پر از استرسی بود صبح ساعت 7 اومدن و برای عمل حاضرم کردن و بردنم اتاق عمل و از کمر سر شدم خدایا چقدر ترسناک بود ولی می ارزید ساعت 8:30 تو نازنینم بدنیا اومدی صدای گریه ات تو اتاف پیچید وای چه حس قشنگی خدا قسمت همه منتظران نی نی بکنه، وقتی یهم نشونت دادن مثل یه فرشته کوچولو بودی چقدر ناز بودی خدایا صد هزار مرتبه شکرت.
شب خیلی سختی رو توی بیمارستان گذروندم شب پیش من خوابیدی خانم کوچولو و بهت شیر دادم هر چند چیزی نمیومد ولی تو دختر شکمو تمام تلاشت رو میکردی ( آخی نازی )
دخترم با اومدنت به زندگیمون کلی انرژی دادی، عاشقانه دوست داریم دختر کوچولو
سلام دختر گلم
امروز اولین روز محرم هست محرمی که تو هم هستی محرم با وجود تو یه صفای دیگه ای داره.
دخترم طنین حسین رو میشوی که توی کوچه و خیابون پیچیده، همه جا بوی حسین میاد وای چه عطر دل انگیزی داره تو که پاکتر از من هستی بهتر میفهمی.
فرشته کوچولوی من تو که به خدا نزدیکتری توی این روزای عزیز از خدا بخواه که گره از مشکلاتمون باز کنه.
امیدوارم دختر کوچولوی امام حسین ( رقیه ) از خدا بخواهد حافظ و نگهدار فرشته کوچولو من باشه.
عزیزم منتظرم هر چه زودتر بیای بغلم کوچولوی خوشگلم.
سلام دختر نازم
بالاخره همه وسایل خوشگل اتاقت مهیا شد من تمام سعی خودم رو کردم که تمام وسایل اتاقت با سلیقه خودم باشه امیدوارم خوشت بیاد عزیزم.
دست مامان زیبا درد نکنه که خیلی زحمت کشید و همراهم بود امیدوارم که بتونم جبران کنم.
روح بابا علی شاد باشه با اینکه کنارمون نیست تونست یکبار دیگه مهربونی و سخاوتش رو بهمه ثابت بکنه ازت میخوام هر جایی که اسم بابا علی رو شنیدی فاتحه ای نثار روح مهربونش بکنی.
جشنت خوب بود و خوش گذشت تو هم از خودت حرکات موزون در میوردی ای جانم .
عکسهای اتاقت رو بعدا برات میزارم تا برات یاذگاری بمونه.
از تمام کسایی که تو جشن سیسمونی دختر خوشگلم شرکت کردند کمال تشکر رو دارم.
از بابا محمد بخاطر اینکه این مدت غرغرای منو تحمل کرد معذرت میخوام آخه میخواستم همه وسایل دخترم مثل خودش تک باشه.
سلام عزیز دلم
من و بابایی داریم تمام مقدمات رو برای ورود تو نازنین آماده میکنیم.یه حرکتایی داریم میزنیم انشاالله بدنیا اومدی جوجوی من خوشت بیاد.
اتاق خواب خودمون رو عوض کردیم اتاق خودمون رو برای شما گذاشتم چون بهتره کمتر هم سردت میشه عزیز.
بیشتر زحمتهای جابه جایی به گردن بابایی هست طفلکی دست تنها خسته شد اما چون تو رو دوست داره با دل و جون میکنه هزار تا بوس برای بابای مهربون.
به بابایی حسودیم میشه چون تو بابات رو بیشتر از من دوست داری آخه دخترا بابایی هستند (خدا سایه بابات رو 120 سال بالای سرت نگه داره ) منتظرتیم
سلام نفس من
امروز اول مهر است، من همیشه فصل پاییز رو از تمام فصول بیشتر دوست دارم بخاطر باروناش و غروب آفتابش و خاطرات خوب دوران مدرسه.
اما این پاییز با وجود تو با همه پاییزهای عمرم فرق داره، با و جودیکه هوا داره رو به سردی میره بدن من داره به خاطر وجود تو و عشق تو روز به روز گرمتر میشه.
از هفته بیستم ضربه هات رو شروع کردی یه حس ناآشنا، اول فکر میکردم چیزی توی دلم منفجر میشه بعد فهمیدم تویی کوچولوی من.
الان که در پایان هفته 25 هستم ضربه هات محکم تر و قوی تر شده و به من میفهمونی که مامان من بزرگ شدم آخیه جان عزیزم.
جدیداً به حدی محکم ضربه میزنی وقتی به شکمم نگاه میکنم ضربه های خوشگلت رو میبینم ولی از اون شیطونایی شبا خیلی حرکاتت بیشتر میشه و تقلا میکنی وای چه حس شیرینیه مادر بودن و اونم مادر تو نازنین بودن.
امروز تولد خانم فاطمه معصومه (ص) و روز دختر هست.
در هفته 13 بارداری که برای سونو رفتم آقای دکتر احتمال داد شما یهدختر خانم هستیولی شما پشتت رو به ما کرده بودی و به دکتر میفهموندی که بابا من لختم از من عکس نگیر عکسام پخش میشه بابام دعوام میکنه.
بهمین خاطر تصمیم گرفتم به مناست روز دختر تاسیس وبلاگت هدیه ای باشه از طرف من به تو نازنینم که بعدها که بزرگ شدی بخونی و لذت ببری.
به Nini Page خوش آمدید.
امیدواریم بتوانیم خدمات مطلوب و مورد نظر شما را ارائه کنیم.
ما را از نظرات خود آگاه کنید.
روابط عمومی نی نی پیج
این بلاگ در روز یکشنبه 17 شهریور 1392 ایجاد شد.
می توانید نوشته و عکس و فیلم های مربوط به کودک خود را در این بلاگ منتشر نمائید.
اگر نیاز به راهنمائی دارید روی لینک های زیر کلیک کنید: